آیا نمیرسد به شما این هوارها

آیا نمیرسد به شما این هوارها

این وبلاگ به منظور به نمایش گذاشتن دل نوشته ها و شعرهای آیینی استاد علی اکبر لطیفیان و به نمایش گذاشتن مداحی های دوستان بزرگوار میباشد.یازهرا.

امام حسن مجتبی(ع)-ولادت

 

این خانواده آینه های خدائی اند

در انتهای جاده ی بی انتهائی اند

 

خیل ملک مقابلشان سجده می کنند

این ها خدا نی اند ولیکن خدائی اند

 

هر کس که می رسد سر اطعام می برند

فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند

 

یک "السلام" و یک "و علیک السلامِ"سبز

این ها همان مقدمه ی آشنائی اند

 

صدها هزار مثل سلیمان در این حرم

مشغول لحظه های شریف گدائی اند

 

سوگند می خوریم که پروانه زاده ایم

همسایه ی قدیمی این خانواده ایم

 

تو آسمان جودی، ما یاکریم تو

پرواز می کند دل ما تا حریم تو

 

احساس می کنم به تو نزدیک می شوم

وقتی که می وزد سر راهم نسیم تو

 

وقت کرامت است که از راه آمده است

آن آشنای کوچه نشینِ قدیم تو

 

قرآنِ بی بدیل، حروف مقطّعه!

کی می رسم به فهم الف لام، میم تو؟

 

سوگند می دهیم خدا را در این سحر

بر پینه های رحمت دست کریم تو

 

ما را همیشه سائل دست شما کند

ما را به زیر پای شما خاک پا کند

 

دست مرا بگیر که عاشق ترم کنی

سلمان خانواده ی پیغمبرم کنی

 

من در قنوت نیمه شبت دور می زنم

شاید مرا بگیری و انگشترم کنی

 

آن شاخه ی گلم که به دست تو داده اند

تا هر کجا که خواست دلت پرپرم کنی

 

من آمدم که بین سحرهای اشتیاق

بال مرا بگیری و خرج حرم کنی

 

بال و پر شکسته به دردم نمی خورد

انگار بهتر است که خاکسترم کنی

 

روزی آب و سفره ی نان منی حسن

ماهِ مبارکِ رمضان منی حسن

 

ای در هوای پاک نگاهت سلام ها

نامت نداشت سابقه ای بین نام ها

 

ای سبزی بهار خدا سیر می شوند

از عطر سفره های حضورت مشام ها

 

بیرون بیا و چشم مرا هم قدم بزن

هم سفره ی فروتن جمع غلام ها

 

«در کوچه ات کسی به کسی جا نمی دهد»

مکثی نما به شوق چنین ازدحام ها

 

سائل شدن کنار نگاه تو واجب است

وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها

 

تو سفره دار شهر خدا، ما گدای تو

مثل کبوتریم و اسیر هوای تو

 

آن کس که پیش پای شما خم نمی شود

در خانه ی فرشته هم آدم نمی شود

 

آقای من! بدون توسل به نام تو

حالی برای توبه فراهم نمی شود

 

دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر

چیزی که از بزرگیتان کم نمی شود

 

آرامش تو باعث طوفان کربلاست

بی صلح تو قیام مُحرم نمی شود

 

هر کس که بر نجابتِ صلح و سکوت تو

مؤمن نمی شود، به جهنّم نمی شود

 

تا کربلا رسید صدای سکوت تو

این قیل و قال ها به فدای سکوت تو

 

ای از هزار حاتم طائی کریم تر

لطف تو از تمام کریمان قدیم تر

 

می آوری به وجد تو پروردگار را

ای از زبان حضرت موسی کلیم تر

 

تو ابتدای نسل طهورای کوثری

هر کس حسودتر به تو باشد عقیم تر

 

در این مسیر رو به خدایی ندیده ایم

از ردّ پای گیوه ی تو مستقیم تر

 

در کربلا به آینه ات سنگ می زنند

هر کس شبیه تر به تو جرمش عظیم تر

 

آقا تو در کلام خلاصه نمی شوی

در حضرت و امام خلاصه نمی شوی

 

ای یاکریم خسته چه کردند با پرت

این زهرِ پر شراره چه آورده بر سرت

 

از لحظه ای که رنگ نگاهت کبود شد

رنگی دگر گرفته مناجات خواهرت

 

با این که ای غریب! تو بودی امام شهر

اما کسی نخواند نمازی به پیکرت

 

تابوت را نشانه گرفتند به تیرها

آن هم کجا به پیش دو چشم برادرت

 

دل های ما به یاد تو ای بی حَرمترین

پر می زند به سمت بقیع مطهّرت

 

تا کِی لبم به خاک بقیعت نمی رسد

بر آستان پاکِ رفیعت نمی رسد

علی اکبر لطیفیان.یازهرا.

سید گمنام بیسیم چی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی